عوامل خطر حوادث ترافيكي
خطر حوادث ترافيكي و تلفات ناشي از آن درنتيجه تركيبي از عوامل مرتبط با جاده، وسايل نقليه و كاربران راه ها و تعامل
اين عوامل با يكديگر ايجاد ميشود. برخي از عوامل خطر در وقوع حادثه نقش دارند و بنابراين بخشي از شبكه عليتي بروز
حادثه محسوب ميشوند. از سوي ديگر تعدادي از عوامل اثر تشديدكنندگي بر پيامدهاي حادثه داشته و منجر به شدت تروما
و يا فوت كاربران جاده ميگردند و از اين رو بخشي از شبكه عليتي شدت مصدوميت و مرگ ناشي از حادثه طبقهبندي ميشوند.
برخي ديگر از عوامل خطر مانند سرعت ميتواند در هر دو شبكه عليتي بروز حادثه و شدت مصدوميت نقش داشته باشند.
تعيين عوامل خطر بروز حادثه و شدت مصدوميتها و مرگها در شناسايي مداخلههاي مناسب پيشگيري و كاهش خطرات
مرتبط با اين عوامل اهميت زيادي دارد. مهمترين عوامل خطر حوادث ترافيكي عبارتند از:
Ø سرعت بالا
Ø نپوشيدن كلاه ايمني (موتور سيكلت، دوچرخه)
Ø نبستن كمربند ايمني
Ø استفاده نكردن از صندلي مخصوص كودك در خودرو
Ø رانندگي بعد از مصرف الكل، مواد روان گردان و داروهاي خواب آور
Ø رانندگي با خستگي و خواب آلودگي
Ø استفاده از تلفن همراه حين رانندگي
Ø ديده نشدن وسايل نقليه و عابران پياده (عدم آشكارسازي)
1) سرعت بالا
سرعت بالاي وسايل نقليه بهصورت مستقيم بر خطر وقوع حادثه ترافيكي و شدت مصدوميتهاي ناشي از آن اثرگذار است (18).
بنابراين مديريت سرعت مؤثر در اكثر استراتژيهاي ايمني راه يك مداخله مهم و اساسي است. تصويب و اجراي قانون محدوديت
سرعت، عنصر اصلي مديريت سرعت بهعنوان بخشي از يك رويكرد يكپارچه با در نظر گرفتن كيفيت جادهها و حاشيه آن،
وسايل نقليه و آستانه تحمل انسان براي آسيبديدگي است (19). به ازاي 1 درصد افزايش در متوسط سرعت،
ميزان خطر حوادث منجر به فوت 4 درصد و آسيبديدگيهاي شديد 3 درصد افزايش مييابد (20).
حتي كاهش اندك در سرعت وسايل نقليه، اثرگذاري قابلملاحظهاي بر كاهش خطر حوادث كشنده و
مصدوميتهاي شديد دارد (21, 22). به ازاي 5 درصد كاهش در متوسط سرعت، تعداد كشتههاي حوادث ترافيكي ميتواند
تا 30 درصد كاهش يابد (22).
احتمال مرگ براي عابران پياده در برخورد وسايل نقليه داراي سرعت 60 كيلومتر بر ساعت، 5/4 برابر زماني است
كه سرعت خودرو50 كيلومتر بر ساعت باشد (23). احتمال مرگ براي سرنشينان وسايل نقليه در شرايط تصادف با
وسايل نقليه با سرعت 65 كيلومتر بر ساعت برابر 85 درصد است. اين احتمال مرگ براي وسايل نقليه با تجهيزات
ايمني حفاظت از سرنشنيان كاهش مييابد (24).
برنامههاي مرتبط با اجراي قوانين محدوديت سرعت نقش مهمي در رعايت آن توسط رانندگان و
كاهش خطر بروز حوادث ترافيكي و مصدوميتهاي ناشي از آن ايفا ميكند. استفاده از دوربينهاي كنترل سرعت و
ابزارهاي نصبشده بر روي وسايل نقليه بهمنظور اجراي قانون محدوديت سرعت، از روشهاي با
هزينه اثربخشي بالا محسوب ميشوند (25).
سه معيار براي ارزيابي بهترين عملكرد مرتبط با قوانين محدوديت سرعت وجود دارد:
1. وجود قوانين ملي در رابطه با محدوديت سرعت،
2. محدوديت سرعت در مناطق درونشهري از 50 كيلومتر بر ساعت تجاوز نكند
( اين محدوديت براي مناطق مسكوني و مناطق با تردد بالاي عابران پياده 30 كيلومتر بر ساعت است)،
3. وجود اختيارات كافي براي تنظيم محدوديت سرعت در مناطق محلي (20).
2) نپوشيدن كلاه ايمني (موتورسيكلت، دوچرخه)
كاربران وسايل نقليه دوچرخ و سه چرخ، جزو كاربران آسيب پذير راه ها محسوب شده و آسيب ديدگي اين گروه
از كاربران معمولا شديد بوده و در اغلب اوقات منجر به مرگ ميشود. آسيب به ناحيه سر اولين علت منجر به مرگ براي
موتورسواران و استفادهكنندگان از وسايل نقليه دو چرخ و سهچرخ است (30). استفاده صحيح از كلاه ايمني ميتواند 42 درصد
كشندگي ناشي از حوادث ترافيكي و 69 درصد آسيبهاي وارده به سر را كاهش دهد (31). قانون استفاده
از كلاه ايمني نهتنها براي موتورسواران، بلكه براي سرنشينان موتورسيكلت بايد اجرا شود.
طراحي استاندارد كلاه ايمني و استفاده صحيح از آن در زمان استفاده از موتورسيكلت اهميت بسياري دارد (32, 33).
پنج معيار براي ارزيابي بهترين عملكرد قانون استفاده از كلاه ايمني به شرح ذيل است:
1. وجود قانون ملي استفاده از كلاه ايمني،
2. اعمال قانون براي رانندگان و سرنشينان،
3. اعمال قانون براي انواع وسايل نقليه دو يا سه چرخ موتوري و غير موتوري،
4. مشخص شدن نحوه استفاده صحيح و بستن كلاه ايمني،
5. تعيين استاندارد براي كلاه ايمني (20).
3) نبستن كمربند ايمني
نبستن كمربند ايمني يكي از عوامل خطر بروز مصدوميتهاي شديد و كشنده ناشي از وقوع حوادث ترافيكي است.
استفاده از كمربند ايمني خطر مرگ و آسيبهاي شديد در بين رانندگان و سرنشينان جلوي وسايل نقليه را
بين 45 تا 50 درصد و براي سرنشينان عقب تا 25 درصد كاهش ميدهد (28). قانون استفاده اجباري از
كمربند ايمني يك روش هزينه- اثربخش در كاهش مرگها و آسيبهاي ناشي از حوادث ترافيكي است (34).
دو معيار براي ارزيابي بهترين عملكرد استفاده از كمربند ايمني در نظر گرفتهشده است:
1. وجود قانون ملي استفاده از كمربند ايمني،
2. اعمال قانون براي سرنشينان جلو و عقب وسايل نقليه (20).
4) استفاده نكردن از صندلي ايمني كودك در خودرو
استفاده از ايمني صندلي كودك در كاهش آسيبها و مرگهاي ناشي از حوادث ترافيكي براي كودكان در خودرو بسيار مؤثر است (35, 36). استفاده از صندلي ايمني كودك ميتواند حداقل 60 درصد از مرگها را كاهش دهد (37).
براي ارزيابي بهترين عملكرد استفاده از صندلي ايمني كودك چهار معيار وجود دارد:
1. وجود قانون ملي صندلي ايمني كودك
2. الزام استفاده از صندلي ايمني كودك حداقل براي كودكان زير ده سال يا كودكان با قد كمتر از 135 سانتيمتر
3. اعمال محدوديت براي كودكان در نشستن صندلي جلوي وسايل نقليه بر اساس سن يا قد كودك
4. مشخص كردن استاندارد براي صندلي ايمني كودك (20)
5) رانندگي بعد از مصرف الكل، مواد روان گردان و دارهاي خواب آور
بر اساس برآوردهاي انجامگرفته بين 5 تا 35 درصد از كل مرگ هاي ناشي از حوادث ترافيكي در جهان در اثر مصرف الكل است (26, 27). رانندگي تحت تاثير مصرف الكل بهصورت معناداري خطر بروز حادثه و شدت مصدوميتهاي ناشي از حادثه را افزايش ميدهد (28). هر ميزان از مصرف الكل ميتواند منجر به اختلال در رفتار رانندگي شود و در ميزانهاي بالاي 05/0 گرم بر دسي ليتر، اثرگذاري مصرف الكل بر رفتار رانندگان بهصورت تصاعدي خواهد بود. كاهش ميزان غلظت الكل در خونمنجر به افت قابل ملاحظه در تلفات ناشي از حوادث ترافيكي ميشود به گونهاي كه كاهش غلظت الكل خون از 1/0 به 05/0 گرم بر دسي ليتر ميتواند 6 تا 10 درصد از مرگهاي ناشي از حوادث ترافيكي را كاهش دهد (29).
مواد روان گردان و برخي داروها روي عملكرد، تمركز، دقت و سرعت عمل راننده تأثير ميگذارند. با تحمل دارو در طول زمان در فرد بيمار، عملكرد فردي ممكن است بهتر شود. مصرف داروها چه بهصورت قانوني و غيرقانوني رو به ازدياد است. از داروهاي مؤثر در ايمني رانندگي ميتوان به محركهاي آمفتامين، كوكايين، كانابيس، بنزوديازپينها، خوابآورها و اوپيوئيدها اشاره نمود. متاسفانه داروهاي خوابآور با بهبود خواب شبانه، گاهي اثرات روزانه هم دارند كه ممكن است روي عملكرد رانندگي افراد تأثير بگذارد.
برخي عوارض جانبي داروهاي ضد درد مانند خوابآلودگي، گيج و كاهش تمركز ممكن است روي رانندگي تأثير بگذارند. بايد به اين بيماران توصيه كرد كه احتياط كنند و در زمان استفاده از آنها از رانندگي اجتناب كنند.
متخصصان باليني ميدانند كه داروها ممكن است اثر غير قابل پيشبيني بر عملكرد داشته باشند. عوارض جانبي از هر فرد به فرد ديگر متفاوت است و تحت تأثير پليفارماسي و خوددرماني بيمار قرار ميگيرد. در تركيب با الكل معمولاً عوارض داروها تشديد مييابند. برخي موقعيتهاي باليني در صورت عدم درمان، ممكن است عملكرد رانندگي را حتي بدتر سازند (صرع، افسردگي، آلرژي). مهمترين تجربه باليني، انتخاب داروهاي با حداقل عارضه در هر گروه دارويي است. در صورت ترديد در رابطه با ايمني داروهاي تجويز شده بهتر است به بيمار توصيه شود كه از رانندگي در زمان مصرف دارو پرهيز كند. خطر رانندگي در دو هفته اول درمان بالاتراست. درنتيجه بايد توصيه شود كه در دو هفته اول دارو رانندگي نكند. ارائه آموزش مناسب و توجيه علمي مصرف دارو براي بيماران الزامي است.
خوابآلودگي عملكرد رانندگي را متأثر ميسازد. شواهد نشان ميدهد كه 20 – 15 درصد تصادفات به خوابآلودگي راننده نسبت داده ميشود. خطر آن، در خواب ناكافي شبانه (كمتر از پنج ساعت) و رانندگي در صبح زود بالا ميرود. براي كاركنان شيفتي، افراد داراي اختلال خواب و رانندگي طولاني، خطر حوادث ترافيكي افزايش مي يابد. به نظر ميرسد فرايندهاي طبيعي فيزيولوژيكي (زمان روز، فاصله از بيدار شدن) به همراه عوامل انساني (كيفيت خواب)، عوامل رفتاري (مصرف دارو) و نيز عوامل محيطي (جاده، تاريكي محيط) موجب خوابآلودگي در رانندگان ميشوند. اغلب انسانها عادت كردهاند كه در شب بخوابند و در طي روز فعاليت داشته باشند. كاركنان شيفتي مجبور هستند در شب كار كنند و در طي روز بخوابند. در تلاش براي خوابيدن در طي روز، خواب كوتاهمدت بوده و با انقطاع بيداري همراه است. اين وضعيت، با اختلال عملكرد در شب همراه بوده كه شامل كُندي پاسخ ها و خطاهاي بيشتر است. كار در شيفت شب با افزايش خوابآلودگي همراه است.
بيخوابي، ناتواني در به خواب رفتن و يا استمرار خواب در شب است. اغلب خواب شكسته دارند و بيدار شدنهاي مكرر در طول خواب ممكن است وجود داشته باشد. اين افراد، اغلب در طول روز خوابآلودگي دارند كه ممكن است با كاهش توجه و اختلال در فعاليتهاي روزانه مانند رانندگي مواجه شوند. بر اساس مطالعات مختلف، بيخوابي در يكسوم جمعيت عادي پيش ميآيد. بيخوابي، بهعنوان علامتي شايع در بيماريهاي ديگر مانند افسردگي و يا اضطراب ديده ميشود. آپنه خواب (وقفه تنفسي در خواب) 4-2% جمعيت عادي را مبتلا ميسازد. اپيزودهاي مكرر انسداد تنفس در طي خواب و به دنبال آن، بيدار شدن از خواب اتفاق ميافتد و نتيجه آن، خوابآلودگي و چرت زدن روزانه، اختلال تمركز و توجه و اختلال در رانندگي است.
بهتر است كه رانندگان قبل از رانندگي خواب كافي داشته باشند.